فیبرو میالژی (بیماری درد عضلانی منتشر)

بررسی اثرات نوروفیدبک بر فیبرومیالژیا

دریک ارزیابی تصادفی ،بالینی ،دو سو کور، اثر نوروفیدبک بر روی بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا بررسی شد.در این بررسی 18 بیمار تحت درمان با نوروفیدبک به مدت 4 هفته وطی 20 جلسه انجام شد و18 بیمار دیگر که گروه شاهد بودند تحت درمان با سیتالوپرام به مقدار 10 میلی گرم در روز به مدت 8 هفته قرار گرفتند .

مقیاس آنالوگ بصری،درد وخستگی،افسردگی بک ومقیاس اضطراب و پرسشنامه فرم کوتاه به عنوان متغیرهای وابسته در ابتدا به کار گرفته شد ودر مدت های 2،4،8،16و24 هفته مورد استفاده قرار گرفتند ومتوسط دامنه ریتم الکتروآنسفالوگرام(آلفا،دلتا،تتا،بتا1 ،اس ام آر،2بتا)وتتا برروی اس ام آر اندازه گیری شد.

تمام اندازه گیری ها پس از درمان پیشرفت های قابل توجهی را در هر 2 گروه نشان دادند اما روش درمان با نوروفیدبک فواید بیشتری را نسبت به دارودرمانی داشت.

در بررسی های بعدی نشان داد که درمان واثربخشی آن بدون هیچ تغییری باقی مانده است.این داده ها از نوروفیدبک به عنوان یک درمان برای درد،علائم روانی واختلال در کیفیت زندگی مربوط به فیبرومیالژیا حمایت میکند.

نام ترکیب شیمیایی:

سیتالوپرام (مهارکننده جذب سروتونین)


استفاده از مطلب فوق با ذکر منبع بلامانع است.

تهیه و ترجمه تحریریه مرکز مشاوره و نوروفیدبک آلومینا

www.irmind.com

 

 

 

موضوع:نوروفیدبک

کلمات کلیدی: سیتالوپرام،فیبرومیالژیا،نوروفیدبک،درمان درد،داروی درد

Neurofeedback intervention in fibromyalgia syndrome; a randomized, controlled, rater blind clinical trial. – Kayiran S – Appl Psychophysiol Biofeedback – 01-DEC-2010; 35(4): 293-302 (MEDLINE® is the source for the citation and abstract of this record )

 

مطالب مرتبط:

 

آموزش تمرین ورزشی برای بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی

 

جدیدترین  درمان سندرم خستگی (فیبرومیالژیا)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فیبرومیالژیا

فردریک ولف،

یوهانس J. Rasker

 

نکات کلیدی

فیبرومیالژی یک سندرم معمولا به رسمیت شناخته شده با مشخصات درد، اختلال خواب و خستگی همراه با افزایش عمومی در نشانه های پزشکی، از جمله مشکلات حافظه و تفکر، و اغلب پریشانی روانی است.

تشخیص رسمی فیبرومیالژیا غیر ضروری است تا زمانی است که مسلما علائم فیبرومیالژیا را به رسمیت شناخته شده است. هیچ مدرکی وجود دارد که تشخیص فیبرومیالژیا سرانجام آن را بهبود می بخشد.

فیبرومیالژیا دارای یک کیفیت inexplicability و unexpectedness. این پزشک است که با وسعت و شدت علائم در پریشانی احساسی غیر منتظره متعجب و شگفت زده.

شیوع این بیماری از 2٪ تا 4٪ در سراسر جهان است.

درمان کوتاه مدت اثر متوسطی است. هیچ مدرکی وجود ندارد که درمان را تغییر دهید نتیجه طولانی مدت وجود دارد.

 

شواهد قابل توجهی در برابر وجود این بیماری مشخص بالینی یا اپیدمیولوژیک نهاد.] 1-5 [با این حال، درست یا غلط، فیبرومیالژیا است سندرم معمولا تشخیص داده شده، با آن کد خود را ICD و ضوابط است. [6] فیبرومیالژیا مدت وجود دارد مورد استفاده در اینجا برای نشان دادن فردی که کالج آمریکایی معیارهای فیبرومیالژیا روماتولوژی (ACR) را برآورده است. [6] در گرفتن موقعیت جنون نوشتن در مورد یک بیماری است که ممکن است وجود داشته باشد، ما بخواهید خواننده را به یاد داشته باشید که “… همه مدل ها اشتباه هستند سوال عملی این است که چگونه اشتباه آنها باید به مفید “[7] قضاوت را به خواننده ترک.

 

فیبرومیالژی بیماری شدیدا بحث برانگیز است. آن را در مورد فیبرومیالژیا، ازش پرسید سفید، [8] که موجب خشم و سم از جمله؟ به ندرت، اگر نگوییم هرگز، نوشته شده است، اما اغلب صحبت در مورد در درون گروه های کوچک از پزشکان و کارکنان پزشکی، بیماران مبتلا به فیبرومیالژی اغلب شناسایی و مشخص رفتارهای غیر معمول و ویژگی های روانی است. “سندرم جسمی کارکردی” Barsky و Borus [9] مشخص فیبرومیالژیا به عنوان یکی از گروهی از افراد با سندرم:

 

… سهم مشابه پدیده شناسی، میزان بالایی از وقوع شرکت، خصوصیات اپیدمیولوژیک مشابه، و بالاتر از حد انتظار شیوع همبودی روانی، …. رنج … بدتر جاودان، خود اعتباری چرخه است که در آن مشترک، بومی، علائم جسمی اشتباه به جدی اختلال نسبت داده …. آب و هوا در اطراف سندرم عملکردی سوماتیک شامل توام با جنجال پوشش رسانه ای، سوء ظن عمیق از تجربه و تخصص پزشکی و پزشکان، بسیج احزاب با مقرره منافع خود را در وضعیت جسمی سندرم عملکردی، دعوی قضایی، و یک رویکرد بالینی که overemphasizes پزشکی و روانی نادیده می گیرد عوامل …. این تاثیرات را تشدید کند و تداوم ناراحتی جسمی از بیماران …، بالا بردن ترس ها و انتظارات بدبینانه، ناتوانی خود را طولانی تر، و تقویت نقش بیمار خود را. [9]

 

تا حد زیادی، “سمی” [8] مخالفت به فیبرومیالژیا می آید از مخالفت با این ایده از توصیف این سندرم عملکردی خاص جسمی را به عنوان یک بیماری “است.”

 

توسعه تاریخی

تلاش برای شناسایی و تشخیص فیبرومیالژیا را از طریق تغییرات مختلفی در مفهوم رفته است. قدیمیترین ریشه های این بیماری می تواند در درک قرن 19th بافت همبند و عضلات غیر طبیعی یافت می شود. در اشکال مختلف، این مفهوم نوسان تا اواخر 1970s، برگزار شد که تاکید های جدید در اختلال خواب و نقاط حساس منجر به معیارهای بالینی پیشنهاد شده که شامل اختلال خواب و حساسیت به لمس در 12 از 14 سایت های انتخاب شده است. [10] در early1980s بسیاری از دیگر علائم فیبرومیالژیا مرتبط، شناسایی شدند و معیارهای است که این علائم در ترکیب با حساسیت پیشنهاد شد. با انتشار معیارهای ACR در سال 1990، [6] مخالفت با فیبرومیالژیا افزایش یافته است و تا حال حاضر ادامه داده است. [11-17 در میان طرفداران، فیبرومیالژیا اولین بار به عنوان “نشانه اختلال عاطفی” [18،19] و بعد از آن مشخص شد به عنوان نتیجه “… انتقال نابجای درد مرکزی … [که] صرفا رفتاری یا روانی عوامل در درجه اول مسئول درد و حساسیت نمی کند ….” [20] با این حال، این دیدگاه توسط طرفداران در تخصص روماتولوژی و درد برگزار شد. مختلف نمایش درصدر اپیدمیولوژی، طب فیزیکی، و روانپزشکی.

 

تعاریف و مشکلات فیبرومیالژیا
در سال 1990، معیارهای ACR برای فیبرومیالژیا منتشر شد (جدول 38-1 و شکل 38-1). [6] آنها، فیبرومیالژیا حضور در بیمارانی که درد “گسترده” و تندرنس در 11 از 18 سایت های مناقصه نقطه تعریف شده است. ضوابط به سرعت مورد حمله قرار گرفت. برای افرادی که در فیبرومیالژیا باور نه به عنوان یک نهاد، معیارهای نمایندگی از تدوین نادرست از علائم و استقرار nondisease، [11-16] مجموعه ای از انتقاد از مطالعه معیارهای ACR خطاب مدور، با این استدلال که چون نویسندگان این مطالعه از نقطه نظر نقاط حساس نزدیک، آنها نمی توانستند موفق به پیدا کردن نقاط حساس مهم بودند. [17] پس از آن، مطالعات اپیدمیولوژیک و بالینی نشان داد که معیارهای فیبرومیالژیا نقطه برش در طول زنجیره درد و زجر را شناسایی، و نه از شناسایی یک موجودیت گسسته است.] 1-5 [با وجود این اعتراضات، ضوابط و تعریف زمینه ای حمایت گسترده ای به دست آورد.

جدول 38-1 – سال 1990 دانشکده های آمریکا از معیارهای روماتولوژی برای طبقه بندی این بیماری [*]
1. تاریخچه از درد گسترده
تعریف: درد گسترده در نظر گرفته شده است زمانی که همه از موارد زیر وجود دارند: درد در سمت چپ بدن، درد در سمت راست بدن، درد بالاتر از کمر و درد زیر کمر. علاوه بر این، درد اسکلت محوری (ستون فقرات گردن رحم یا قدامی قفسه سینه و ستون فقرات قفسه سینه یا پشت پایین) باید وجود داشته باشد. در این nition defi، شانه و درد در باسن به عنوان درد برای هر طرف درگیر در نظر گرفته شده است. کمر درد در نظر گرفته شده است بخش درد کمتر است.
2. درد در 11 از 18 سایت های مناقصه نقطه در لمس دیجیتال
تعریف: درد، در لمس دیجیتال، باید در حال حاضر حداقل 11 از 18 زیر سایت نقطه حساس به لمس می باشد:
استخوان پس سر: دو طرفه، در عضله اضافه suboccipital
پایین گردن رحم: دو طرفه، در جنبه های قدامی از فضاهای intertransverse در C5-C7
ذوزنقه: دو طرفه، در وسط مرز بالا
Supraspinatus: دو طرفه، در ریشه، بالاتر از ستون فقرات کتف در نزدیکی مرز میانی
دنده دوم: دو طرفه، در اتصالات دوم costochondral، لترال به اتصالات در سطوح بالا
فوق قرقره خارجی جانبی: دو طرفه، 2 سانتی متر دیستال به epicondyles
گلوتئال: دو طرفه، در ربع فوقانی خارجی باسن در برابر قدامی عضله
trochanter بزرگ: دو طرفه، با خلف برجسته trochanteric
زانو، دو جانبه در پد چربی داخلی به خط مفصل پروگزیمال

لمس دیجیتال باید با نیروی تقریبی 4 کیلوگرم
برای نقطه مناقصه ها و مزایده در نظر گرفته شود “مثبت” این موضوع باید تصریح کند که با لمس دردناک بود. “مناقصه” دردناک در نظر گرفته شود
از ولف F، Smythe HA، یونس MB، همکاران: کالج آمریکایی روماتولوژی 1990 معیار طبقه بندی فیبرومیالژیا: گزارش در چند کمیته معیار است. سرما خوردگی آرتروز 33:160-172، 1990.
* به منظور استفاده از طبقه بندی، بیماران گفت: به فیبرومیالژیا اگر معیارهای 1 و 2 هستند راضی است. درد گسترده باید به مدت حداقل 3 ماه بوده است. وجود یک اختلال بالینی تشخیص می کند را فی bromyalgia حذف نیست. 6

شکل 38-1 سایت مناقصه ها و مزایده نقطه کالج شده در سال 1990 آمریکایی از معیارهای روماتولوژی برای فیبرومیالژیا (از ولف F، Smythe HA، یونس MB، همکاران:. کالج آمریکایی روماتولوژی 1990 معیار طبقه بندی فیبرومیالژیا: گزارش ضوابط در چند کمیته سرما خوردگی آرتروز 33:160-172، 1990.)

اگر چه معیارهای ACR معیارهای طبقه بندی هستند که برای استفاده در مطالعات پژوهشی طراحی شده، آنها را در بسیاری از علایم اصلی این سندرم را شامل نمی شود. علامت غالب فیبرومیالژیا در مطالعه معیارهای ACR، اما یکی از معیارهای است، [6] سوال مشخص شده بود، “آیا همه شما صدمه دیده است؟” علاوه بر این، برخی از افراد که معیارهای ACR راضی نیست به نظر می رسد فیبرومیالژیا، که می تواند با معیارهای بالینی در افراد کمتر از 11 با نقاط حساس در حضور علائم فیبرومیالژیا مشخصه [21] شناخته شده، شواهد وجود دارد که پزشکان را تأیید این تعریف گسترده تر در اعمال خود است. در معیارهای ACR مطالعه، نامزد های مختلف تعاریف از ضوابط انجام شده تقریبا به معیارهای رسمی است. [6] یکی ممکن است که معیارهای ACR با توجه به تعریف کنترل این بیماری، شاید برای مطالعات تحقیقاتی است، اما تنها یک تعریف ناقص و تقریبی بالینی مراقبت.

مشکلات دیگر با تشخیص و تعریف معیارهای ACR وجود دارد. با استفاده از زنجیره ای از نقاط حساس به عنوان متغیر مرکزی تشخیصی، نه تنها یک فرد با نقاط حساس 10 معیار تشخیصی راضی نیست، بلکه فردی است که 11 نقاط حساس در طول یک معاینه و 10 نقاط حساس در معاینه بعدی فیبرومیالژیا در اولین معاینه و فیبرومیالژیا در معاینه دوم را نداشته باشند. چنین با استفاده از معیارهای تشخیصی ناسازگار با دیگر معیارهای بیماری روماتیسمی است و قابل اعمال است نه بالینی. در عمل بالینی، با این حال، هنگامی که فرد با فیبرومیالژیا تشخیص داده شده، تشخیص devolves به دوام است. پزشکان که از فیبرومیالژیا مدت به طور کلی که فرد به معنای فیبرومیالژیا صفات درد و خستگی، که ممکن است در شدت از زمان به زمان متفاوت است و در پاسخ به عوامل تنش زا و می دهد که فیبرومیالژیا رفتار می کند که اگر آن را صفت “،” یک ایالت محسوب نمی شد ، یک نوع واکنش به عوامل استرس زا شناخته شده یا ناشناخته است. از نقطه نظر تشخیص بالینی و مراقبت، فردی که ارضا معیارهای در یک زمان به طور کلی می توان به فیبرومیالژیا حتی زمانی که پس از آن رضایت بخشی از ضوابط در نظر گرفته است.

اعتراض به مفهوم فیبرومیالژیا
تعداد اعتراض های مرتبط به فیبرومیالژیا وجود دارد. اول این است که آنچه نامیده می شود فیبرومیالژیا nondisease است، تنها در پایان زنجیره درد و زجر است. نظر برعکس، به طور مستقیم و یا تن به فیبرومیالژیا می بیند، به عنوان یک بیماری، به جای به عنوان مجموعه ای از علائم است. این اختلاف اساسی این است که به نمایش نامیده می شود در زمانی که بیمار می پرسند، “آیا فیبرومیالژیا من است که باعث می شود من خیلی خسته باشد (یا به هر یک از علائم بسیاری از)” پزشکان که عمل می کنند که اگر فیبرومیالژی یک بیماری خواهد بود پاسخ داد: “بله” objectionists، “نه.” اظهار داشت کمی متفاوت، “آیا باید درد چون من فیبرومیالژیا یا فیبرومیالژیا من چون من درد؟” افرادی که در اعتراض به مفهوم فیبرومیالژیا بیشتر.فیبرومیالژیا مدت به عنوان بخشی از مشکل است. استفاده از اصطلاح بالفعل، حتی اگر در نظر گرفته شده، منجر به فیبرومیالژیا دیده شدن و یا به عنوان یک بیماری مورد توجه قرار داشت. [12،13]

عواقب درمان nondisease به عنوان یک بیماری با توجه به مخالفان فیبرومیالژیا وجود دارد [12،13]: مسلما علائم فیبرومیالژیا را به عنوان جلوه ای از یک بیماری و پرداخت غرامت از کار افتادگی و آسیب دیده می شود و صدمات مختلف می تواند باعث این بیماری افرادی که غالب مشکل این است که پریشانی روانی می تواند نشانه های خود را به عنوان یک بیماری تعیین شده، افزایش هزینه های بیمه، تصمیم دادگاه نهادینه فیبرومیالژیا، گروه های پشتیبانی را در پشتیبانی از این nondisease ضرب پزشکان پزشکی بهار تا درمان nonillness، شرکت های دارویی و مواد مخدر در بازار برای درمان آن است. این مشکلات دقیقا کسانی که Barsky و Borus [9] مشخص به طور کلی با “سندرم عملکردی جسمی است.”

از نظر بالینی، فیبرومیالژیا، به نظر می رسد برای نشان دادن یک نقطه برش در امتداد زنجیره از درد، خستگی و سایر علائم است که در آن “بیماران” را با علائم با شدت بالا (شکل 38-2) و افزایش شیوع علائم را می توان یافت (شکل 38 – 3). مشاهدات مشابه به این در مطالعات اپیدمیولوژیک و ممکن است در این مشاهده خلاصه: “شواهد که خستگی ابعادی در جامعه توزیع شده، و بدون برش وجود دارد برای جدا کردن طبیعی از خستگی غیر طبیعی، بسیار چشمگیر است.” [5 در علاوه بر این، همپوشانی فیبرومیالژی با خستگی مزمن و … تقریبا هر پزشکی سندرم با علت ناشناخته، از جمله سردرد تنشی، حساسیت به مواد شیمیایی، سندرم روده تحریک پذیر، درد قفسه سینه آتیپیک سندرم زنان، اختلالات گیجگاهی فکی، و پرولاپس دریچه میترال است. “[5]

اپیدمیولوژی
فیبرومیالژی غالبا در زنان (نسبت 09:01) تشخیص داده می شود. با استفاده از معیارهای ACR، شیوع این بیماری در جمعیت بزرگسال عمومی است که به طور کلی در سراسر جهان مشابه است. شیوع این بیماری در ویچیتا، کانزاس، 3.4٪ بود (95٪ فاصله اطمینان [CI] 2.3، 4.6) در میان زنان، 0.5٪ (95٪ CI 0.0، 1.0) در مردان و 2 درصد (95٪ CI 1.4، 2.7 ) به طور کلی [22] و در میان زنان در شهر نیویورک، 3.7 درصد (95٪ CI 3.2، 4.4) بود [23] در انتاریو، کانادا، شیوع تخمین زده شده 4.9٪ بود (95٪ CI 4.7، 5.1) در میان زنان است. 1.6٪ (95٪ CI از 1.3٪ به 1.9٪) در مردان، [24] و 3.3٪ (95٪ CI 3.2، 2.4) به طور کلی. شیوع این بیماری در این مطالعات با سن تا سن 70 سالگی افزایش یافته و پس از آن کمی کاهش می یابد. خارج از شمال امریکا، گزارش ها نشان می دهد شیوع در بنگلادش 5.3٪ به 7.5٪ در زنان و 0.2٪ به 1.4٪ در مردان بود [25]، در شمال پاکستان، آن را 2.1٪ به طور کلی بود [26] در ایتالیا، 2.2 بوددرصد (95٪ CI 1.4-3.2) [27] در ترکیه، 3.6٪ (95٪ CI 2.8-4.4) برای سنین 20 تا 64 [28] در برزیل، 2.5٪ بود (95٪ CI 1.97 3.12) [29] و در جنوب غربی سوئد، آن را 1.3٪ بود (95٪ CI 0.8-1.7) [30].

شیوع این بیماری در کودکان در سه مطالعه 1.2٪ بود، [31] 1.4٪، [32] و 6.2٪ است. [33] در زمان پس از 1 سال، حدود 25٪ از افراد در ملاقات با معیارهای ACR در ابتدا هنوز راضی معیارهای [32،34]. این داده ها باید به عنوان شواهدی از پیش آگهی تفسیر نمی شود زیرا بعضی از افراد ملاقات معیارهای ابتدا آنها را ملاقات 1-سال پیگیری است. در عوض، داده ها نشان می دهد که مفهوم این بیماری در کودکان ممکن است مشکوک، به خصوص هنگامی که ارزیابی مناقصه ها و مزایده نقطه بستگی دارد.

شیوع این بیماری به طور کلی نسبت به مطالعات بیشتر در تنظیمات بالینی است. آن را به 5.7٪ در درمانگاه عمومی پزشکی مورد توجه قرار گرفت [35] و 2.1٪ در تنظیمات عمل خانواده [36] در درمانگاه روماتولوژی، شیوع فیبرومیالژی انتظار بالاتر: 12٪ [37] 20٪ [38] از بیماران جدید.

سبب شناسی و پاتوفیزیولوژی
برای فیبرومیالژیا استفاده از تئوری های مختلفی پیشنهاد شده است، اما نه علت و نه مکانیسم پاتوفیزیولوژیک شناخته شده اند، و هیچ مدل توضیح می دهد که بیش از یک کمی از داده ها در دسترس است. علاوه بر این، چرا که مسلما علائم فیبرومیالژیا را به عنوان یک زنجیره توزیع، تحقیقات های پاتوفیزیولوژیک که در نظر فیبرومیالژیا به عنوان یک نهاد مجزا می شود در مقایسه با “عادی” کنترل تحریف اهمیت و درک درستی از مکانیزم های مشاهده شده است.

نظریه ها در طول زمان از آسیب شناسی محیطی (عضلات و حذف و اضافه) به مرکزی اختلال در پردازش درد منتقل شده است، و از unicausal به فرضیه multicausal. این احتمال وجود دارد که بسیاری از مکانیسم های بازی با هم تداخل دارند، در نقش پاتوفیزیولوژی علائم فیبرومیالژیا. مکانیسم مرکزی، پیشنهاد کرد با وجود اختلال خواب، پاسخ استرس blunted، پردردی، و ماهیت منتشر درد فیبرومیالژیا در جزییات بررسی شده اند. [39-44]

عضلات و شوک
در ابتدا تصور مهم در پاتوژنز اختلالات عضلات و تاندون از نفع کاهش یافته است چرا که آنها را توضیح نمی دهد به اندازه کافی علائم سیستمیک بیماری است. علاوه بر این، تغییرات یافت شده در نمونه های بیوپسی عضله غیر اختصاصی، سازگار با انواع بسیاری از آسیب عضلانی، اعم از ایسکمی به deconditioning ساده و متفاوت از تغییرات موجود در افراد بدون فیبرومیالژیا نیست.

عوامل روانی اجتماعی
عوامل روانی اجتماعی، که شامل آموزش و پرورش کاهش می یابد، وضعیت nonmarried، درآمد خانوار پایین تر، سیگار کشیدن، و چاقی، در بسیاری از مطالعات مشخص شده اند.

عوامل ژنتیکی و فامیلی
مصالح فیبرومیالژیا در خانواده است. [45،46] عوامل ژنتیکی ممکن است افراد به فیبرومیالژیا مستعد. پیوندی ژنتیکی ممکن است در منطقه HLA شده است، بر اساس تجزیه و تحلیل sibship [47] در بیماران مبتلا به درد مزمن و گسترده فیبرومیالژیا به پایین بیان ژن سایتوکاین های پیش التهابی اینترلوکین-4 و اینترلوکین-10 و کاهش سطح شده اند. غلظت های سرمی در مقایسه با گروه شاهد. این یافته ها ممکن است نقش سایتوکاین در پاتوفیزیولوژی بیماری و یا به عنوان عوارض درد مزمن و درمان آن را نشان می دهد. [48]

اختلال خواب
بیماران مبتلا به فیبرومیالژی اغلب گزارش خواب unrefreshing و nonrestorative است. [49] اختلالات Electroencephalographic در ابتدا برای بازی نقش مهمی در پاتوژنز این بیماری تصور می شد، اما در حال حاضر روشن است که اختلالات از جمله یافته های غیر اختصاصی هستند. خواب مطالعات electroencephalographic نشان می دهد اختلالات موج دلتا و مرحله 4 خواب شده توسط نفوذ امواج آلفا تکرار. اختلالات مشابه در افراد سالم و افراد مبتلا به استرس های احساسی، تب، استئوآرتریت، آرتریت روماتوئید و سندرم SJ؟ gren یافت می شود.

مرتبط با استرس اختلال نورواندوکرین
پاسخ های استرس و محور غدد درون ریز در فیبرومیالژیا مختل شده است، اما بسیاری از این تغییرات معمولا در بیمارانی که منابع خارجی از درد مزمن شناخته شده اند دیده می شود. معلوم نیست که آیا این اختلالات غدد درون ریز در فیبرومیالژیا به این اختلال اولیه و یا ثانویه به درد و یا ناراحتی مربوط به فیبرومیالژیا هستند.بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا گزارش وقایع گذشته زندگی پر تنش تر و زحمتی پر استرس روزانه از بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و یا افراد سالم بدون درد است. به طور مشابه، فیبرومیالژیا با افزایش بیماری های ویروسی و صدمات قبلی فیبرومیالژیا و یک فرکانس بالاتر از سوء استفاده جنسی در دوران کودکی همراه است. عوامل مربوط به کار های روانی از قبیل کار و عوامل مانند کنترل شغل، حمایت اجتماعی، و درماندگی روانشناختی با گزارش شیوع دردهای عضلانی اسکلتی همراه است، به ویژه زمانی که درد را در سایت های مختلف منتشر شده است. [50]

اولیه DYSREGULATION نورواندوکرین
dysregulation نورواندوکرین اولیه موجود در فیبرومیالژیا را می توان به تغییر در این دو سیستم استرس عمده، محور هیپوتالاموس، هیپوفیز، آدرنال و سیستم عصبی خود مختار تقسیم شده است. در فیبرومیالژیا، تقریبا تمام مکانیزم های بازخورد هورمونی کنترل می شود هیپوتالاموس به هم زدند. پس از تحریک محور هیپوتالاموس هیپوفیز آدرنال با اگزوژن corticotrophin هورمون آزاد و یا با هیپوگلیسمی ناشی از انسولین، آزادی اغراق آمیز هیپوفیز هورمون آدرنوکورتیکو شده است با hyporesponsiveness نسبی آدرنال مشاهده شده است. [51] سطح سرمی هورمون تیروئید طبیعی است، اما پس از داخل وریدی تزریق هورمون آزاد کننده تیروتروپین-، بیماران مبتلا به اولیه فیبرومیالژیا با ترشح هورمون های تیروئید و تیروتروپین قابل توجهی کاهش می یابد. [52] هورمون رشد در خلال مرحله 4 خواب ترشح شده و برای تعمیر و قدرت عضلانی بسیار مهم است. سطوح پایین، ممکن است مدت طولانی درد عضلات پس از فعالیت در بیماران فیبرومیالژی را توضیح دهد. سطح هورمون رشد سرم و از سطح somatomedin C (شبه انسولین عامل رشد-I) اغلب گزارش شده است به پایین باشد، اما نتایج به دست آمده ناسازگار است. [53] این امکان وجود دارد که deconditioning فیزیکی، مربوط به اجتناب از فعالیت های فیزیکی به علت درد ، می تواند منجر به خستگی، سفتی، و از طریق هورمون رشد تغییر سوخت و ساز بدن، اختلال خواب شود.

خودمختار سیستم عصبی
تابع سمپاتیک در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا شده است به میزان کم، عادی، و یا عملکرد بالا گزارش شده است. اختلال تون سمپاتیک و واکنش در برخی بیماران وجود دارد، بالا و یا پایین بودن، بسته به موقعیت. یک توضیح برای این یافته ها ممکن است که بسیاری از مطالعات، سطح فعالیت بدنی شرکت کنندگان را کنترل نمی کند. [54] همچنین پیشنهاد شده است که فیبرومیالژیا یک فرم کلی دیستروفی رفلکس سمپاتیک است. [55]

اختلال در پردازش درد
تفاوت عمده بین دو جنس با توجه به پاسخ های ضد درد، در تمام گونه های جانوری وجود دارد. این ممکن است به کاهش تحمل درد در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا در مقایسه با مردان را توضیح دهد. بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا دارای تحمل درد به محرک که معمولا دردناک نیست، مانند فشار، حرارت، و پالس های الکتریکی کاهش می یابد، در نقاط حساس کلاسیک و نقاط کنترل (آلوداینیا). آنها همچنین به درک درد شدید و گسترش را برای زمان طولانی تر (پردردی).

این غیر طبیعی پردازش حسی درد را می توان با افزایش تسهیل درد توضیح داده شده و مکانیسم، مهار درد در سطح نخاع و مغز کاهش می یابد. بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا همچنین جمع زمانی غیر طبیعی درد پس از یک سری از تحریکات حرارتی، به نام نمایش داده شود “باد”. [56]

غلظت ماده P، neuromodulator درد، در مایع مغزی نخاعی به سه برابر بیشتر در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی نسبت در گروه شاهد بود. P مواد ممکن است نقش مهمی در گسترش درد عضلانی ایفا کند. این ارتفاع از ماده P است به فیبرومیالژیا نیست، با این حال، شده است و در بیماران مبتلا به درد با توجه به علل دیگر نشان داده شده است. اندازه گیری شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا هستند با سطح متابولیت های اسید آمینه تحریکی گلوتامات انتقال دهنده های عصبی و آسپارتات در ارتباط است. حساسیت سلول های عصبی درد در شاخ فقرات پشتی از گیرنده، hyperexcitable از قبیل گیرنده گلوتامات N-متیل-D-آسپارتات، می تواند یکی از مکانیسم های مسئول برای درد فیبرومیالژیا. [44]

کاهش مهار درد
مسیر مهار درد، نزولی از قشر، سیستم لیمبیک، هیپوتالاموس، تالاموس و ساقه مغز، زیر و بم کردن فعالیت نورون های نخاعی درد است. در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا، جریان خون منطقه ای به نظر می رسد که در مهم ترین مناطق پردازش درد در مغز، تالاموس و caudatum، کاهش در مقایسه با گروه شاهد است. [57]

سروتونین یک ناقل عصبی در مسیر نزولی بازدارنده که مانع آزاد شدن ماده P و اسیدهای آمینه تحریکی از پایانه های سلول های عصبی اولیه آوران می باشد. سروتونین همچنین تنظیم خواب NREM. سطوح پایین متابولیت سروتونین در مایع مغزی نخاعی و سرم بیماران مبتلا به فیبرومیالژی و درد کمر است. [44] سروتونین آنتی بادی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا چهار بار به عنوان غالبا در گروه شاهد در بر داشت، اما هیچ ارتباطی تشخیصی است. [58] نقش سروتونین در پاتوفیزیولوژی این بیماری نامشخص است. مواد مخدر که بر متابولیسم سروتونین یا عمل تاثیر بسیار زیادی ندارد.

اختلالات روانی
بوده است اختلاف نظر وجود دارد که آیا اختلالات روانی نشان دهنده واکنش به درد مزمن، و یا این که آیا علائم فیبرومیالژیا انعکاسی از اختلال روانی است. اختلالات روانپزشکی ممکن است با سیستم غددی عصبی به عنوان بخشی از واکنش استرس ارتباط برقرار کردن. [59] رایج ترین شرایط روانی مشاهده شده در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا عبارتند از: افسردگی، dysthymia، اختلال ترس، و ترس ساده است. [60] در بانک اطلاعاتی ملی برای روماتیسمی بیماری ها، [61] 64٪ از بیماران گزارش افسردگی قبل، و 8٪ گزارش بیماری روانی است. فیبرومیالژیا همچنین در بیماران بدون مشکلات مهم روانی رخ می دهد، با این حال. برخی از افراد مبتلا به فیبرومیالژیا برآوردن معیارهای انجمن روانپزشکی آمریکا برای اختلالات somatoform (DSM 307.80 و 307.89) است. [62]

ویژگی های بالینی
فیبرومیالژی سطح بالایی از درد، اختلال خواب و خستگی همراه با افزایش عمومی در نشانه های پزشکی (جدول 38-2)، از جمله مشکلات حافظه یا تفکر، و اغلب به پریشانی فیزیولوژیکی مشخص می شود. [63] افراد مبتلا به این سندرم به طور غیرعادی حساس به فشار (نقاط حساس) دیجیتال در برخی نواحی بدن. بالینی، فیبرومیالژیا است که اغلب شناسایی شده و یا مشکوک توسط inexplicability و شدت نشانه ها و تعداد آنها.رایج ترین تعریف نشانه این است که از درد عمومی (درد بیش از همه “). [6] پزشک ممکن است میزان و شدت علائم تعجب (نگاه کنید به جدول 38-2 و شکل 38-2) و در غیر منتظره شگفت زده ناراحتی عاطفی (شکل. 38-2). فیبرومیالژیا دارای یک کیفیت inexplicability و unexpectedness.

جدول 38-2 – بررسی شیوع علائم خاص در میان 2784 بیماران مبتلا به فیبرومیالژی در بانک اطلاعاتی ملی برای بیماریهای روماتولوژی
٪ از نشانه
مشکلات خواب 89.1
خستگی یا خستگی 88.6
درد ماهیچه 85.2
ضعف عضلات 70.2
Paresthesias 67.6
مشکلات شناختی 66.3
سردرد 64.7
خشکی دهان 53.3
بی خوابی 51.8
آسان 49.1 کبودی
خشکی چشم 47.5
افسردگی 47.5
تاری دید 47
سندرم روده تحریک پذیر 46.3
سوزش سر دل 44.4
خارش 44.3
سرگیجه 42.1
یبوست 41.9
درد / گرفتگی در شکم 41.5
زنگ زدن در گوش 41.4
درد در قسمت فوقانی شکم (40.3)
عصبانیت 39.7
تهوع 37.7
اسهال 33.6
تنگی نفس 32.3
شنوایی مشکلات 29.8
ریزش مو در 23.6
زخم های دهانی 22.4
خس خس 21.4
از دست دادن اشتها 21.1
پدیده رینود در 20.1
درد قفسه سینه 19.2
راش 17.1
حساسیت یکشنبه 16.7
از دست دادن / تغییر در 14.4 مزه
تب 13.4
کهیر / تاول 9.3
استفراغ 9.1
تشنج 1.7

بالا و پایین کمر درد، شایع ترین مشکل درد (80٪) است. بسیاری از بیماران، در مصاحبه بالینی، تأکید بر مناطق تعداد کمی از درد است. سوالات به طور خاص به مناطق دیگر ممکن است درد که خود به خود گفته اند استنباط. بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا ممکن است از درد بیشتر در مفصل osteoarthritic نسبت به بیماران بدون فیبرومیالژیا شکایت کنید. اگر چه شیوع دردهای عضلانی اسکلتی به فیبرومیالژیا می باشد، بیماران ممکن است بیشتر نگران خستگی یا مشکلات حافظه است.

بیماران مبتلا به فیبرومیالژی انجام ضعیف در آزمون رسمی شناختی نسبت به گروه شاهد همسان شده است. [64] در بانک اطلاعاتی ملی برای بیماریهای روماتولوژی در سال 2006، 66٪ از 2784 بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا شکایت از مشکلات حافظه یا تفکر در مقایسه با 31٪ از 24،479 بیمار مبتلا به دیگر شرایط روماتیسمی. شایع ترین علایم، در بیش از دو سوم از بیماران، مشکلات خواب، خستگی، درد عضلانی، paresthesias، و مشکلات شناختی (نگاه کنید به جدول 38-2) هستند. علاوه بر این، شیوع علایم مهم دیگر به شرح زیر است: سردرد 65٪، افسردگی 48٪ و سندرم روده تحریک پذیر 46٪ (نگاه کنید به جدول 38-2) است. تعداد بالایی از علائم مشخصه این بیماری است و اغلب یک کلید برای تشخیص (شکل 38-4) است.فیبرومیالژیا همچنین با گزارش افزایش بیماری های همراه در ارتباط است. [65] تصویر نمونه ای از فیبرومیالژیا بر برخی علائم این بیماری (درد، خستگی، اختلال خواب، مشکلات شناختی) و فراوانی علایم و بیماریهای همراه است.

شکل 38-4 ارتباط بین تشخیص فیبرومیالژیا و تعداد علائم جسمی در 2613 از بیماران فیبرومیالژیا و 3525 بیماران مبتلا به سایر اختلالات و بیماری غیرالتهابی (از بانک ملی اطلاعات برای بیماریهای روماتولوژی، 2006.)

با توجه به سطوح بالا از متغیرهای علامت و عضویت در دم زنجیره درد پریشانی، تعجب آور نیست که شواهدی از اختلال روانی است. به عنوان یک کل در نظر گرفته است، بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا دارای تحصیلات کمتر و درآمد خانوار از افراد بدون فیبرومیالژیا. آنها هستند، کمتر احتمال دارد به ازدواج می شود، و آنها را به میزان بیشتری از بیماری روانی در طول عمر است. [66]

فیبرومیالژی غالبا رخ می دهد در سایر اختلالات روماتولوژی، آرتریت روماتوئید، استئوآرتریت، و لوپوس اریتماتوی سیستمیک، که در آن شیوع این بیماری بیش از 20٪ است. سرنخ برای شناسایی فیبرومیالژیا در حضور اختلالات دردناک محل درد (nonarticular)، درد و زجر مداوم با وجود بهبود هدف و خستگی غیر معمول است.

Comments are closed.