تا حالا دقت کردین چی طبیعیه وچی غیرطبیعی؟
چه جیزی طبیعی است و چه چیزی طبیعی نیست؟
نوشته شده توسط دکتر الن ج فرانسس، آپریل 2013-
این روزها، جالب توجه ترین بحث روانپزشکی، تشخیص مرز بین آشفتگی روحی و سلامت روحی است.
چقدرمسلط شدن بر تصمیم ؟
چه کسی تحت مراقبت قرار می گیرد و چگونه؟
آیا مجرم ، دیوانه یا بد به نظر می رسد؟
آیا شخصی در خطاهای مدنی آسیب می بیند؟
چه کسی واجد شرایط عدم پرداخت هزینه و صلاحیت گرفتن امکانات اضافی مدرسه است؟
آیا شخصی می تواند کسی را به فرزندی قبول کند و هزاران مطلب دیگر.
اما اینجا یک مشکل بزرگ وجود دارد، هیچ خط مشخصی، مرز بین سلامتی و بیماری را مشخص نمی کند. در دو انتها تشخیص بیماری روحی به طور دقیق نسبت به
حالت نرمال ساده می باشد. در نزدیکی مرز ، این کار نشدنی است.
این درست است و درست باقی می ماند تا زمانی که در نهایت تست های بیولوژیکی در روانپزشکی به وجود بیاید. در سالهای نه چنداد دور آزمایشگاه برای تست آلزایمر
به وجود خواهد آمد، اما در سایر زمینه ها خیر.
از زمانی که روانپزشکی به صورت یک تخصص جدا در قرن 19 بوجود آمد، مشکل تعریف دقیق حالت نرمال تقریبا به وجود امد. اولین مطلب از سرمقاله London times زیر
در مورد همین مسائل آورده شده است:
” هیچ چیز کم رنگ تر از مرز بین سلامت عقل و جنون نیست. پزشکان و حقوق دانان آزرده خاطر شده اند به علت این که تلاش در این زمینه برای این تعریف غیر ممکن
است. هنوز در دنیا یک فرمولی درباره این موضوع که توسط یک منطق دان معمولی در 5 دقیقه رد نشود آورده نشده است. تعریف خیلی محدود ،آن را بی معنی می کند
و تعریف جامع باعث می شود تا همه انسان ها شامل آن شوند. در سختی ها همه ما معمولا دچار احساسات، تعصب، خودخواهی میشویم. امااگر تمامی این
احساسات، تعصب، خودخواهی های مردم شامل جنون شود، چه کسی مسؤل تیمارستان شود!!؟”
دومین نقل قول مشابه از بیلی هود در سال 1888 توسط هرمن ملویله:
” چه کسی می تواند مرز رنگ بنفش و نارنجی را در رنگین کمان مشخص کند؟ ما تفاوت رنگ ها را به طور مشخص می بینیم اما در کجا ، دقیقا رنگ اول وارد رنگ دیگر
شده است؟ مثل مرز بین جنون و سلامتی. در بسیاری موارد مرز دقیق مشخص نیست ، هیچ مورد قابل ذکری نیست برخی افراد این کار را با گرفتن پول انجام می
دهند.”
نوشته ها مربوط به زمان ملکه ویکتوریا ،خیلی ریزبینانه و پر از اصلاحات است که به ندرت در سخنرانی های مدرن دیده می شود. اما معمای تعریف مرز بین
حالت نرمال و از مشکلات امروزه همانند گذشته وجود دارد.
تصمیم برای اینکه کجا، این خط کشیده شود لازم نیست بر پایه تعریف مطلقی که دو مرز را جدا کند باشد. آیا یک اختلال جدید در DSM یا تغییر در آستانه و حد
موجود منجر به بیشتر شدن آسیب یا بهتر شدن خواهد شد؟ این یک نمونه برنجی است اما درزمانی که نمونه طلایی نباشد. به وضح یک ناهماهنگی داریم ،تعریف های
بی قاعده و حتی استفاده بی قاعده تر آنها تحت فشار تبلیغاتی ،روانپزشکی را تحت رقابت ، گسترش داده است و یک گونه در معرض خطر درست کرده است.
حال زمان تصحیح و بازگشت به توازن منطقی و درست میباشد، برای رسیدن به آنجا، ما به سیستم نشخیص دقیقتر و پایان تبلیغاتی نیاز داریم.
حال با یک نقل قول از اسحاق نیوتون بزرگ مطلب را به پایان می رسانیم:” من می توانم حرکات هفت آسمان را محاسبه کنم اما دیوانگی مردم را نه.”
دپارتمان تحقیقات مرکز نوروفیدبک و بیوفیدبک آلومینا
انتشار مقاله در اینترنت یا در مجلات با درج منبع مقاله (با درج لینک فعال به سایت مرکز آلومینا) منعی ندارد و در غیر اینصورت پیگرد قانونی دارد.
کلمات کلیدی: مرز بین بیماری ها،دانستنی ها،دی اس ام 4،مرز جنون،تفاوت بین بیماری ها،تشخیص صحیح ،تشخیص بیماریهای روانی ،چگونگی بیماریهای روانی،مرکز درمان تخصصی بیماریهای روانی،مرکز تخصصی درمان بیماریهای اعصاب وروان،بیماریهای اعصاب وروان
Comments are closed.