انگیزهای متضاد با عشق

چند انگیزه که با عشق در رقابت هستند:


1) داشتن قدرت وکنترل بر دیگران:

قدرت وکنترل در راس این لیست قرار دارند. شاید یک فرد ، عشق اولویت اول او نباشد وتهاجم و تسلط داشتن برایش لذت بخش تر باشد.

2) تلافی وانتقام :

مقابله به مثل کردن با فرد بد رفتار ، طبیعی است .انگیزه تلافی نمودن ، به راحتی روابط گرم ودوستانه ما را تحت تاثیر قرار می دهد و در چنین شرایطی تمایل به مقابله با کسی که ما را مورد بی احترامی قرار داده است تقریبا غیر قابل اجتناب می شود ومعمولا چون دفاع از خویشتن را حق خود می دانیم در مورد تمایل به تلافی نمودن احساس بدی نداریم.

3) عدل وداد:

مردم معمولا داعیه برقراری عدالت دارند.

4) خود پرستی :

برخی از افراد بیش از حد خودشیفته ومشغول آرزوهای خویشتن هستند .افراد خودشیفته ، خود بزرگ بینی دارند وخود را برتر از دیگران می دانند ودیگران را همچون اشیایی جهت بر آوردن خواسته ها واهداف خود می بینند.

این افراد با یک انتقاد جزیی ، بر آشفته می شوند وترجیح می دهند به جای نزدیکی وصمیمیت با دیگران از آنها به نفع اهداف خود استفاده نمایند.

5) شرم وغرور:

برای رسیدن به صمیمیت ، نیاز است با فروتنی ، تقصیرهای خود را در شکست روابط بین فردی بپذیریم وقبول کنیم انتقادهایی که از ما می شود صحت دارند وچون نمی خواهیم چنین کنیم ، به جای شنیدن وپذیرفتن واقعیت ،دیواری از مقاومت در اطراف خود می چینیم وبا خود می گوییم “او اصلا نمی فهمد که چه می گوید”

6) سپر بلا:

خانواده ها، مذاهب،گروههای خاص قومی و نژادی وحتی کشورهای مختلف نیز ممکن است قربانی این اشتباه شوند.

برچسب زدن به یک فرد یا گروه خاص به عنوان جماعت ناقص ودرجه دو ممکن است بسیار وسوسه کننده باشد ونوعی احساس آرامش وبرتری را در افراد ایجاد نماید.

بدین صورت افراد خود را متقاعد می کنند که در ایجاد این مشکلا ت آزار دهنده مقصر نیستند وهمه تقصیرها متوجه فرد یا گروهی است که به آن برچسب درجه دو زده اند.

7)حقانیت:

تقریبا همیشه دعوا بر اثبات حقیقت است .همیشه بعد از مشاجرات با خود بیندیشید که حق واقعا با چه کسی بود؟

8)سرزنش:

عامل دیگری که در مشاجرات ، شانه به شانه برای اثبات حقانیت وجود دارد سرزنش است.در گرماگرم درگیری وخصومت ، مقصر شمردن وسرزنش دیگری جهت افزایش احساس بی گناهی وبرتری کاری وسوسه انگیز است .

با این کار خود را از بررسی سهم خویش در ایجاد مشکلات موجود بی نیاز واحساس بی گناهی مان را تقویت می نماییم.

9) احساس ترحم نسبت به خویش:

معمولا با سرزنش دیگران احساس ترحم نسبت به خویش در فرد ایجاد می کنیم زیرا در چنین شرایطی خود را در برابر بدی های طرف مقابل یک قربانی بی تقصیر میبیند،همچنین اگر همه تقصیرها به گردن فرد مقابل باشد او دیگر نیازی به بررسی نقش خود در ایجاد مشکل نمی بیند و می تواند خود را قهرمانی تصور کند که زندگی ، بی رحمانه به مجازاتش پرداخته است.

10)خشم وتلخی:

احساس خشم ، غیرطبیعی نیست وهمواره احساس بدی به حساب نمی آید .بعضی اوقات خشم نشانه سلامتی است به ویژه اگر در زمان مناسب به وجود آید ودر جهت درست خویش هدایت شود .اما وقتی خشم به دشمنی مزمن که دورنمای آینده را تلخ می کند تبدیل شود، خلاص شدن از آن که اکنون غرور،هویت وارزش های شخصی نیز آمیخته میشود کار بسیار دشواری خواهد بود.

برگرفته از کتاب حس خوب با تو بودن ، نوشته دکتر دیوید برنز

 

تهیه و تنظیم : مریم عبداللهی ( روانشناس، مشاور و درمانگر)

انتشار مقاله در اینترنت یا در مجلات با درج منبع مقاله (با درج لینک فعال به سایت مرکز آلومینا) منعی ندارد و در غیر اینصورت پیگرد قانونی دارد

 

کلمات کلیدی : خشم ،انگیزه های در تضاد با عشق،احساس خشم،سرزنش کردن دیگران،ترحم،ترحم نسبت به دیگران،مقصر کیست؟،قربانی،مشکلات،حل مشکل،چطور ثابت کنیم حق با مااست؟،اثبات حقانیت،متقاعد کردن دیگران،شرم،غرور،شرم وغرور،خود پرستی،خودشیفته،انتقام گرفتن،چرا انتقام؟،قدرت،چگونه دیگران را کنترل کنیم؟،عشق،چرا بعد از مدتی عشق کمرنگ می شود؟،عشق چیست؟،برتری بر دیگران

Comments are closed.