غلبه بر استرس ها

چگونه بر استرس غلبه کنیم؟

ابتدا، استرس را تشخیص دهید.

علائم استرس به صورت ذهنی، فیزیکی و ظاهری بروز می­کنند؛ که شامل خستگی، کاهش یا افزایش اشتها، سردرد، گریه، خواب­آلودگی و خوابیدن بیش از حد است. روی آوردن به الکل یا سایر داروهای انرژی زا یا رفتارهای مشابه از علائم وجود استرس است. احساس ناامیدی، هراس یا بی­علاقگی نیز می­تواند با استرس ایجاد شود.

اگر احساس می­کنید استرس مطالعات شما را تحت تاثیر قرار می­دهد، نخستین گزینه، مراجعه به مرکز مشاوره تحصیلیتان است.

کنترل استرس توانایی کنترل در مواجهه با موقعیت­ها، افراد یا رویدادها یا تقاضاهای مفرط است. چگونه می­توانید اضطراب خود را کنترل کنید؟ چه استراتژی­هایی را می­توان به کار گرفت؟

به اطراف نگاه کنید.

ببینید آیا واقعاً چیزی وجود دارد که بتوانید تغییرش دهید یا کنترلش کنید.

خود را از موقعیت استرس­زا دور کنید.

هر روز، استراحتی ولو کوتاه و به مدت چند دقیقه به خود بدهید.

مکرراً طرز رفتار و واکنشتان را تغییر دهید.

ولی این کار را بیش از اندازه تکرار نکنید. روی یک موضوع استرس­زا تمرکز کنید و واکنش­های خود را نسبت به آن کنترل کنید.

از واکنش­های بیش از حد بپرهیزید.

وقتی اندکی بی علاقگی کافیست، چرا متنفر باشیم؟ چرا آشفتگی و تشویش ایجاد کنیم، در حالی که می­توانیم عصبی باشیم؟ چرا خشمگین شویم؟ عصبانیت هم کافیست! چرا افسرده شویم، درحالی که می­توانیم ناراحت باشیم؟

به میزان کافی بخوابید.

کم خوابی یا بی­خوابی بر میزان استرس می­افزاید.

از خود درمانی یا فرار از مشکلات بپرهیزید.

الکل و داروها نیز می­توانند استرس­زا باشند و هیچ کمکی به حل مشکل نمی­کنند.

بهترین راه تمدد اعصاب را بیاموزید.

اثبات شده است که مدیتیشن و تمارین نفس کشیدن می­توانند در کنترل سترس بسیار مفید باشند. بکوشید تا ذهن خود را از افکار مخرب و اضطراب­آور دور کنید.

اهداف واقع­گرایانه برای خود تعیین کنید.

تعداد رویدادهای موجود در زندگی را بکاهید تا فشار بیش از حد کاهش یابد.

خود را غرق افکارتان نسازید.

از نالیدن و شکایت درباره فشار کاری بپرهیزید. هر کار ار به تدریج انجام دهید، یا به طور انتخابی کارهای مهم­تر و با اولویت را انجام دهید.

نگرشتان را نسبت به مسایل تغییر دهید.

تشخیص دلیل ایجاد استرس را بیاموزید. بازخورد بدنتان را افزایش دهید و استرس را خود به خود تنظیم کنید.

کاری برای دیگران انجام دهید.

تا ذهنتان از افکار خودتان دور بماند.

به تدریج استرس را از بین ببرید.

با فعالیت فیزیکی نظیر پیاده­روی، تنیس یا حتی باغبانی تدریجاً استرس را از بین ببرید.

بی­احساسی و پوست کلفتی را در خود ایجاد کنید!

کنترل استرس نهایتاً چنین است: “من خودم را ناراحت می­کنم.”

بکوشید تا از استرس “استفاده” کنید.

اگر نمی­توانید با عاملی که موجب ایجاد استرس می­شود مقابله کنید، با آن پیش بروید و از آن در جهت مثبت استفاده کنید.

مثبت­اندیشی را در خود تقویت کنید.

به جای این­که بگویید همه چیز خیلی وحشتناک پیش می­رود، مکرراً به خود بگویید که خیلی خوب می­توانید با مشکلات مواجه شوید. “استرس در صورت کوتاه مدت بودن و با شدت کم، می­تواند به حافظه کمک کند. استرس موجب افزایش گلوکز رسیده به مغز می­شود و این کار باعث افزایش انرژی نورون­ها می­شود و درنتیجه حافظه بهینه می­گردد. از طرف دیگر، اگر استرس طولانی باشد، می­تواند مانع از رسیدن گلوکز به مغز شود و اثری مخرب روی حافظه داشته­باشد.”
All Stressed Up, St. Paul Pioneer Press Dispatch, p. 8B, Monday, November 30, 1998مهم­ترین نکته این است که اگر استرس شما را در وضعیتی قرار دهد که نتوانید بر آن غلبه نمایید یا بر مطالعه و تحصیلتان یا شغل یا زندگی اجتماعیتان اثر منفی بگذارد، برای راهنمایی­های تخصصی به مرکز مشاوره تحصیلیتان مراجعه نمایید.ترجمه اين صفحه: نيكو شامخي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلمات کلیدی:

اختلالات سازگاری

اختلالات سازگاری رده تشخیصی مشخص شده با یک پاسخ عاطفی به یک رویداد استرس زا است. به طور معمول، استرسزا شامل مسائل مالی، به یک بیماری داخلی باشد، یا یک مشکل ارتباط است. مجموعه علائم که توسعه ممکن است بر اضطراب و افسردگی و یا درگیر با اختلال رفتاری ممکن است وجود دارد. با این تعریف، نشانه ها باید ظرف مدت 3 ماه پس از واقعه استرسزا آغاز خواهد شد و باید حواله ظرف 6 ماه پس از رفع عامل استرسزا ادامه مییابند. انواع زیرگروه اختلال تنظیم در متن تجدید نظر از ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) شناخته شده اند، متفاوت در ارائه خاص عاطفی غالب است. این شامل اختلال سازگاری با خلق افسرده، خلق و خوی مضطرب، مختلط اضطراب و خلق افسرده، اختلال در رفتار، اختلال مختلط از احساسات و رفتار، و نوع نامشخص است.

اپیدمیولوژی و آمار زیستی

بر اساس DSM-IV-TR، میزان شیوع این اختلال از 2 تا 8 درصد از جمعیت عمومی تخمین زده می شود. زنان مبتلا به این اختلال دو برابر بیشتر از مردان تشخیص داده می شود، و زنان مجرد به طور کلی بیش از حد که بیشتر در معرض خطر نشان داده است. در کودکان و نوجوانان، دختران و پسران برابر با اختلالات سازگاری تشخیص داده می شود. این اختلالات می تواند در هر سنی رخ دهد، اما اغلب در نوجوانان تشخیص داده شده است. مشترک رسوب تنش در نوجوانان از هر دو جنس، مشکلات مدرسه، طرد و طلاق، پدر و مادر و سوء مصرف مواد هستند. مشترک رسوب تنش در میان بزرگسالان، مشکلات زناشویی، طلاق، در حال حرکت به یک محیط جدید، و مشکلات مالی است.

اختلالات سازگاری یکی از شایع ترین تشخیص های روانپزشکی اختلالات بیماران بستری برای مشکلات پزشکی و جراحی است. در یک مطالعه، 5 درصد از افراد به یک بیمارستان بستری شده در طی یک دوره 3-سال به عنوان داشتن یک اختلال تنظیم طبقه بندی شدند. تا 50 درصد از افراد با مشکلات خاص پزشکی و یا عوامل استرس زا با اختلالات سازگاری تشخیص داده شده اند. علاوه بر این، 10 تا 30 درصد از بیماران سرپایی سلامت روان و تا 12 درصد از بیماران بستری در بیمارستان عمومی ارجاع برای مشاوره بهداشت روانی اختلالات تنظیم شده اند تشخیص داده می شود.

علت

با این تعریف، اختلال تنظیم شده است توسط یک یا بیشتر از عوامل استرس زا رسوب شده است. شدت استرسزا و یا عوامل استرس زا همیشه پیش بینی شدت اختلال، شدت تنش زا است یک تابع پیچیده ای از درجه، مقدار، مدت، برگشت، محیط زیست، و زمینه های شخصی است. به عنوان مثال، از دست دادن پدر و مادر برای کودکان 10 سال سن از برای یک فرد 40 سال سن متفاوت است. سازمان شخصیت و هنجارها و ارزش های فرهنگی و یا گروه ها نیز به پاسخ نامتناسب به عوامل استرس زا کمک می کند.

عوامل استرس زا ممکن است منفرد، مانند طلاق یا از دست دادن شغل، یا متعدد، مانند مرگ یک شخص را به یک بیمار مهم است، که مصادف با بیمار بیماری فیزیکی خود و از دست دادن شغل. عوامل استرس زا ممکن است مکرر، مانند مشکلات کسب و کار فصلی، یا به طور مداوم، مانند بیماری مزمن یا فقر است. ارتباط intrafamilial ناسازگار می تواند اختلال تنظیم است که بر کل سیستم خانواده تاثیر می گذارد، تولید و یا این اختلال ممکن است به یک بیمار بود که شاید قربانی یک جرم یا بیماری جسمی است که محدود است. گاهی اوقات، اختلال های انطباقی در تنظیم یک گروه یا جامعه رخ می دهد، و عوامل استرس زا چند نفر را تحت تاثیر قرار می دهد، تا در هنگام بروز بلایای طبیعی و یا در آزار و اذیت نژادی، اجتماعی، یا مذهبی. مراحل خاص توسعه مانند شروع مدرسه، ترک خانه، ازدواج، تبدیل شدن به یک پدر و مادر، ناکامی در دستیابی به اهداف شغلی، داشتن فرزند گذشته خانه را ترک و کناره گیر هستند، اغلب مبتلا به اختلال سازگاری همراه است.

عوامل وابسته به محرکات وانگیزه های موثر در فکر

ماهیت تنش زا، معانی خودآگاه و ناخودآگاه واقعه استرسزا، و موجود بیمار آسیب پذیری: به محوری برای درک اختلالات سازگاری درک درستی از سه عامل است. اختلال شخصیت همزمان و یا اختلال آلی ممکن است یک فرد در معرض خطر اختلالات سازگاری کند. آسیب پذیری نیز با از دست دادن پدر و مادر در دوران شیرخوارگی یا پرورش در یک خانواده نابسامان در ارتباط است. حمایت واقعی یا درک از روابط کلیدی می تواند پاسخ های رفتاری و عاطفی را از عوامل استرس زا تاثیر می گذارد.

چند محققان روانکاوی اشاره کرده اند که استرس می تواند طیف وسیعی از پاسخ ها در افراد مختلف است. زیگموند فروید در طول عمر خود را، علاقه مند به همین دلیل است که تنش از بیماری تولید زندگی عادی در برخی از و نه در دیگران، به همین دلیل یک بیماری طول می کشد یک شکل خاص باقی ماند، و به همین دلیل برخی از تجارب و دیگران مستعد فرد به آسیب شناسی روانی است. او وزن قابل توجهی به عوامل قانون اساسی و آنها را به عنوان تعامل با تجربیات زندگی یک فرد را برای تولید تثبیت مشاهده شده است.

پژوهش روانکاوی تأکید کرده است، نقش مادر و محیط پرورش در ظرفیت بعد از یک فرد را برای پاسخ به استرس است. به ویژه مهم است مفهوم های دونالد Winnicott از مادر خوب به اندازه کافی، که سازگار بود

P.787

به نیازهای نوزاد و پشتیبانی کافی برای فعال کردن کودک در حال رشد به تحمل ناکامی در زندگی را فراهم می کند.

پزشکان باید یک اکتشاف دقیق از تجربه یک بیمار را از عامل استرسزا به عهده بگیرد. بعضی بیماران معمولا با قرار دادن تمام سرزنش در یک رویداد خاص هنگامی که یک رویداد آشکار ممکن است معنای مهم تر روحی و روانی برای بیمار داشته اند. وقایع کنونی ممکن است صدمات گذشته و یا نا امیدی ها از دوران کودکی reawaken، بنابراین بیماران باید تشویق شوند تا در مورد چگونگی وضعیت فعلی مربوط به حوادث مشابه گذشته فکر می کنم.

در طول توسعه اولیه، هر کودک، یک مجموعه منحصر به فرد از مکانیسم های دفاعی برای مقابله با حوادث استرس زا است. از آنجا که مقدار بیشتری از ضربه و یا آسیب پذیری بیشتر در قانون اساسی، برخی از کودکان صور فلکی بالغ دفاعی کمتر از کودکان دیگر است. کسانی که مکانیسم های دفاعی بالغ هستند، کمتر آسیب پذیر و برگشته و با سرعت بیشتری از عامل استرسزا، این نقطه ضعف ممکن است آنها را به عنوان افراد بالغ با کارکرد قابل ملاحظه ای دچار اختلال واکنش نشان می دهند زمانی که آنها با از دست دادن، طلاق، یا شکست مالی مواجه می شود. جهندگی نیز مهم است ماهیت روابط اولیه کودکان با پدر و مادر خود را تعیین می شود. مطالعات تروما بارها و بارها نشان می دهد که حمایت، از روابط nurturant جلوگیری از حوادث آسیب زا و باعث صدمه دائمی روانی.

پزشکان نظریه روان پویشی باید رابطه بین یک عامل استرسزا و چرخه زندگی انسان رشد و نمو را در نظر بگیرند. وقتی نوجوانان به قصد تحصیل ترک خانه، به عنوان مثال، آنها در معرض خطر بالای توسعه برای واکنش با یک عکس علامت موقت هستند. به طور مشابه، اگر فرد جوان که از خانه است که کودک در خانواده، پدر و مادر ممکن است به خصوص در معرض واکنش اختلال تنظیم. علاوه بر این، افراد میانسال که به مقابله با مرگ و میر خود را ممکن است به خصوص حساس به اثر از دست دادن و یا مرگ است.

خانواده و عوامل ژنتیکی

برخی مطالعات نشان می دهد که برخی از افراد به نظر می رسد در معرض خطر بیشتری برای وقوع این حوادث زندگی نامطلوب و برای توسعه آسیب شناسی می شود زمانی که آنها رخ می دهد. یافته های حاصل از مطالعه بیش از 2،000 جفت دوقلو نشان می دهد که حوادث زندگی و عوامل استرس زا به میزان متوسطی در جفت دوقلو، ارتباط با دوقلوها monozygotic نشان دادن تطابق بیشتر از دوقلوها dizygotic. عوامل محیطی و ژنتیکی خانواده هر یک از حدود 20 درصد از واریانس در این مطالعه به خود اختصاص داده است. یکی دیگر از مطالعه دوقلو است که مورد بررسی قرار ژنتیکی به توسعه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) علائم (و نه لزوما در سطح اختلال کامل و در نتیجه، مربوط به اختلالات سازگاری) نیز این نتیجه رسیدند که احتمال علائم در حال توسعه در واکنش به حوادث آسیب ¬ زای زندگی تا حدودی تحت کنترل ژنتیک است.

جدول 26-1 تشخیصی معیارهای DSM-IV-TR برای اختلال های انطباقی

توسعه از علایم احساسی یا رفتاری در پاسخ به یک عامل استرسزا قابل شناسایی (ها) که در عرض 3 ماه از شروع از عوامل استرس زا (ها) اتفاق می افتد.

این نشانه ها و رفتارها را از نظر بالینی قابل هستند که توسط هر یک از موارد زیر مشهود است:

زجر مشخص شده است که در بیش از آنچه می توان از قرار گرفتن در معرض عامل استرسزا انتظار می رود

اختلال قابل توجهی در اجتماعی یا حرفه ای (دانشگاهی) عملکرد

اختلال های مرتبط با استرس را برای یکی دیگر از محور های خاص من اختلال معیار را برآورده نمی کنند و نه تنها تشدید موجود محور I و یا اختلالات محور II.

علائم سوگ را نشان دادن نیست.

هنگامی که استرسزا (یا عواقب آن) فسخ شده است، علائم برای بیش از 6 ماه دیگر باقی بماند.

 

را مشخص کنید اگر:

حاد: اگر اختلال، کمتر از 6 ماه به طول می انجامد

مزمن: اگر اختلال به مدت 6 ماه یا بیشتر طول می کشد

اختلالات سازگاری بر اساس زیر شاخه است که با توجه به علائم غالب انتخاب کد. استرسزا خاص (ها) را می توان در محور IV مشخص شده است.

با خلق افسرده

با اضطراب

با مختلط اضطراب و خلق افسرده

با اختلال رفتار

با اختلال مختلط از احساسات و رفتار

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

(از انجمن روانپزشکی آمریکا، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی متن REV 4 ED واشنگتن، دی سی:. می باشد. انجمن روانپزشکی آمریکا. کپی رایت 2000)

 

 

تشخیص و خصوصیات بالینی

اگر چه اختلالات سازگاری تعریف، به دنبال استرسزا، علائم لزوما فورا شروع. تا 3 ماه ممکن است بین یک عامل استرسزا و توسعه علائم بگذرد. علائم فروکش در اسرع وقت متوقف استرسزا، اگر عامل استرسزا ادامه یابد، این اختلال ممکن است مزمن. این اختلال می تواند در هر سنی اتفاق می افتد و علائم آن، بطور قابل توجهی متفاوت است، با افسردگی، اضطراب، و مخلوط در بزرگسالان شایع ترین است. نشانه های فیزیکی، که شایع ترین در کودکان و افراد مسن هستند، می توانند در هر گروه سنی اتفاق می افتد. تظاهرات نیز ممکن است رفتار assaultive و رانندگی بی پروا، نوشیدن بیش از حد، متخلف به مسئولیت های قانونی، خروج، نشانه های رویشی، بی خوابی، و رفتار خودکشی باشد.

تظاهرات بالینی اختلال تنظیم به طور گسترده ای می تواند متفاوت باشد. DSM-IV-TR لیست شش اختلالات سازگاری، از جمله دسته نامشخص است (جدول 26-1).

اختلال سازگاری با خلق افسرده

تظاهرات غالب در اختلال سازگاری با خلق افسرده، خلق افسرده، tearfulness و ناامیدی است. این نوع از افسردگی اساسی مشخص می شود

P.788

اختلال و سوگ بدون عارضه است. نوجوانان مبتلا به این نوع اختلال تنظیم در افزایش خطر ابتلا به اختلال افسردگی اساسی در بزرگسالی جوان هستند.

اختلال سازگاری با اضطراب

علائم اضطراب مانند تپش قلب، عصبانیت، و تحریک، در اختلال سازگاری همراه با اضطراب، که باید از اختلالات اضطرابی تمایز وجود دارد.

اختلال سازگاری با مختلط اضطراب و خلق افسرده

در اختلال تنظیم مختلط اضطراب و خلق افسرده، بیماران در این نمایشگاه ویژگی های هر دو اضطراب و افسردگی که معیارهای یک اختلال اضطرابی در حال حاضر تاسیس و یا اختلال افسردگی را برآورده نمی کنند.

یک زن 48 ساله، متاهل در سلامت خوب، با هیچ مشکلات روانی قبلی، ارائه گزارش اورژانس که او بر overdosed تعداد انگشت شماری از آنتی هیستامین ها در مدت کوتاهی قبل از او وارد شده بود. او مشکلات خود را به عنوان آغاز شده 2 ماه قبل از آن، بلافاصله پس از شوهرش به طور غیر منتظره ای درخواست طلاق توصیف کرد. او احساس خیانت بعد از داشتن بیشتر از 20 سال ازدواج اش به همسر، مادر و خانه دار اختصاص داده است. غمگین و گریان در زمان او، و او گاهی اوقات به خواب مشکل داشت. در غیر این صورت، او تا به حال هیچ نشانه ای ندارند رویشی و هم با خانواده و دوستان برخوردار بود. او احساس می کرد ناامید و خودکشی پس از او متوجه شد که “او دیگر مرا دوست دارد.” پس از مداخله در بحران در شرایط اضطراری، او به خوبی به روان درمانی فردی، در طی یک دوره 3-ماه. او گاهی اوقات بنزودیازپین ها برای اضطراب در طول دوره درمان مورد نیاز است. زمان تخلیه، او را به تابع مبنا او برگشته بود. او با احتمال زندگی بعد از طلاق آمد و شد بررسی گزینه های بهترین های خود را تحت شرایط. (حسن نیت ارائه میدهد جفری ویلیام کتز، MD، و Oladapo Tomori، MD)

اختلال سازگاری با اختلال سلوک

در اختلال سازگاری با اختلال رفتار، تظاهر غالب شامل رفتار است که در آن حقوق دیگران را نقض و یا هنجارهای اجتماعی متناسب با سن و قوانین نادیده گرفته شده است. نمونه هایی از رفتار این رده در گریز، خرابکاری، رانندگی بی پروا، و مبارزه است. مقوله را باید از اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی از یکدیگر افتراق داد.

اختلال سازگاری با اختلال مختلط از احساسات و رفتار

ترکیبی از اختلالات از احساسات و رفتار گاهی اوقات اتفاق می افتد. پزشکان تشویق می شوند سعی کنید یک یا تشخیص دیگر به نفع شفافیت.

اختلال تنظیم نا مشخص

اختلال تنظیم نامشخص دسته باقی مانده برای واکنش های غیر معمول و ناهنجار به استرس است. مثالها عبارتند از: پاسخ نامناسب به تشخیص بیماری جسمی، مانند انکار گسترده، عدم شدید با درمان، و برداشت های اجتماعی، بدون مهم خلق افسرده یا مضطرب است.

تشخیص های افتراقی

اگرچه سوگ بدون عارضه اغلب تولید به طور موقت اختلال در عملکرد اجتماعی و شغلی، اختلال در عملکرد فرد را در درون مرزهای انتظار واکنش به از دست دادن یک چیز دوست داشتنی باقی می ماند و به این ترتیب، در نظر گرفته شده است نه اختلال تنظیم است. اختلالات دیگری که از اختلال تنظیم باید تمایز عبارتند از: اختلال افسردگی عمده، اختلال سایکوتیک کوتاه، اختلال اضطراب منتشر، اختلال شکایات جسمانی، اختلال وابسته به مصرف مواد، اختلال سلوک، مشکل آکادمیک، مشکل اشتغال، مشکل هویت، و اختلال استرس پس از ضربه. این تشخیص باید در تمام موارد است که با معیارهای خود را تقدم داده می شود، حتی در حضور یک عامل استرسزا و یا گروهی از عوامل استرس زا که به عنوان عامل رسوب. بیماران مبتلا به اختلال سازگاری را دارید در عملکرد اجتماعی یا شغلی و علائم نشان می دهد فراتر از واکنش طبیعی است و انتظار به استرسزا دچار اختلال شده است. از آنجا که هیچ معیار مطلق برای کمک به تشخیص اختلال تنظیم از دیگر وضعیت ها، قضاوت بالینی ضروری است. بعضی از بیماران ممکن است معیار برای هر دو اختلال سازگاری را دارید و یک اختلال شخصیتی را دیدار خواهد کرد. اگر اختلال تنظیم زیر به یک بیماری جسمی باشد، پزشک باید مطمئن شوید که علائم ادامه و یا جلوه دیگری از بیماری یا درمان آن نیست.

حاد و اختلال استرس پس از ضربه

حضور استرسزا مورد نیاز در تشخیص اختلال تنظیم PTSD، و اختلال استرس حاد است. اختلال استرس پس از ضربه و اختلال استرس حاد، ماهیت استرسزا بهتر مشخص شده و توسط یک صورت فلکی تعریف از علائم عاطفی و اتونوم همراه است. در مقابل، استرسزا در اختلال تنظیم می تواند از هر شدت، با طیف گسترده ای از علائم ممکن است. هنگامی که پاسخ به استرسزا شدید می کند، استرس حاد و یا آستانه اختلال پس از سانحه را برآورده نمی کنند، تنظیم تشخیص اختلال خواهد بود مناسب است. اختلال استرس پس از ضربه به طور کامل در فصل 16.5 مورد بحث است.

سیر و پیش آگهی

با درمان مناسب، پیش آگهی کلی اختلال تنظیم به طور کلی مساعد است. بسیاری از بیماران به سطح قبلی خود را از عملکرد در کمتر از 3 ماه است. برخی از افراد (بخصوص نوجوانان) دریافت خواهید کرد که تشخیص اختلال تنظیم بعد دچار اختلالات خلق و خوی یا اختلالات مربوط به مصرف مواد است. نوجوانان معمولا نیاز به زمان بیشتری برای بهبودی نسبت به بزرگسالان است.

درمان

روان درمانی

روان درمانی درمان انتخابی برای اختلال های انطباقی باقی مانده است. گروه درمانی می تواند به ویژه برای بیمارانی که به حال مشابه تنش مفید برای مثال، یک گروه از افراد بازنشسته و یا در بیماران دیالیز کلیوی. روان درمانی فردی، ارائه می دهد فرصت برای کشف معنی از استرسزا

P.789

به طوری که به بیمار زودتر صدمات می تواند از طریق کار کرده است. پس از درمان موفقیت آمیز، بیماران گاهی اوقات به اختلال تنظیم قوی تر در دوره premorbid ظهور است، اگرچه هیچ آسیب شناسی در این دوره مشهود بود. از آنجا که عامل استرسزا را می توان به وضوح در اختلالات سازگاری مشخص شده، آن است که اغلب بر این باور بودند که روان درمانی نشان داده شده است و این اختلال حواله خود به خود است. این دیدگاه، با این حال، این واقعیت را نادیده می گیرد که بسیاری از افراد در معرض همان علایم را تجربه تنش زا متفاوت است، و در اختلالات سازگاری، پاسخ پاتولوژیک است. روان درمانی می تواند کمک به افراد انطباق با عوامل استرس زا هستند که برگشت پذیر یا زمان محدود نیست و می تواند به عنوان یک مداخله پیشگیرانه در صورتی استرسزا حواله می کند. روانپزشکان در درمان اختلالات تنظیم باید به ویژه آگاهی از مشکلات افزایش ثانویه است. نقش بیماری ممکن است به پاداش به برخی از افراد به طور معمول سالم که تجربه کمی با ظرفیت بیماری تا به حال به آنها را از مسئولیت آزاد است. بنابراین، بیماران می توانند درمانگران، توجه، همدلی و تفاهم، که لازم است برای رسیدن به موفقیت، پاداش در حق خود و درمانگران در نتیجه ممکن است تقویت بیماران علائم. چنین ملاحظاتی را باید به وزن قبل از روان درمانی فشرده را آغاز کرده است، هنگامی که یک افزایش ثانویه در حال حاضر ایجاد شده است، درمان مشکل است. بیماران مبتلا به اختلال سازگاری را دارید که شامل اختلال سلوک ممکن است مشکلاتی با قانون، مقامات، و یا مدرسه داشته باشد. روانپزشکان نباید تلاش برای نجات چنین بیمارانی را از عواقب اعمال خود است. در بسیاری از موارد، مهربانی از جمله تقویت معنای اجتماعی غیر قابل قبول کاهش تنش و مانع از کسب بینش و پس از آن رشد عاطفی است. در این موارد، خانواده درمانی می تواند کمک کند.

جدول 26-2 ICD-10 معیار تشخیصی برای اختلالات سازگاری

شروع علائم باید ظرف مدت 1 ماه از قرار گرفتن در معرض یک عامل استرسزا قابل شناسایی روانی، از یک نوع غیر معمول یا فاجعه بار رخ می دهد.

فرد آشکار علائم یا اختلال رفتار از انواع موجود در هر یک از اختلالات عاطفی (به جز هذیان و توهم)، هر گونه اختلال عصبی، اختلالات مربوط به استرس، و somatoform و اختلال سلوک، اما معیارهای یک اختلال منفرد جامه عمل پوشانده نشد. علائم آن ممکن است متغیر باشد در هر دو شکل و شدت.

 

از ویژگی های غالب از علائم ممکن است بیشتر مشخص است.

واکنش افسردگی مختصر

حالت گذرا افسردگی خفیف به مدت حداکثر 1 ماه.

[3pt] واکنش افسردگی طولانی مدت

حالت افسردگی خفیف اتفاق می افتد در پاسخ به قرار گرفتن در معرض طولانی مدت به یک موقعیت استرس زا به مدت بیش از 2 سال است.

واکنش مختلط اضطراب و افسردگی

علائم اضطراب و افسردگی برجسته هستند، اما در سطوح بالاتر از آن مشخص شده برای اختلال مختلط اضطراب و افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی مخلوط است.

با اختلال غالب احساسات دیگر

علائم معمولا از انواع مختلفی از احساسات، مانند اضطراب، افسردگی، نگرانی، تنش و خشم. علائم اضطراب و افسردگی ممکن است معیار را برای اختلال مختلط اضطراب و افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی مخلوط ملاقات، اما آنها آنقدر غالب است که دیگر مشخص تر و یا افسردگی از اختلالات اضطرابی می تواند تشخیص داده شود. این طبقه بندی نیز باید برای واکنش ها در کودکان که در آنها رفتار واپسگرا مانند خیس کردن بستر یا مکیدن انگشت نیز استفاده می شود.

با اختلال غالب رفتار

اختلال مربوط به رفتار، به عنوان مثال، واکنش غم و اندوه نوجوان و در نتیجه رفتار پرخاشگرانه یا غیر اجتماعی است.

با اختلال مختلط از احساسات و رفتار

علائم عاطفی و اختلالات رفتاری، ویژگی های برجسته هستند.

با سایر علائم غالب مشخص شده

به جز در واکنش افسردگی طولانی، علائم به مدت بیش از 6 ماه باقی بماند پس از قطع استرس و عواقب آن. با این حال، این باید یک تشخیص موقت در حال ساخته شده اگر این معیار هنوز برآورده جلوگیری نمی کند.

 

(تجدید چاپ با کسب اجازه از سازمان بهداشت جهانی در ICD-10 دسته بندی اختلالات روانی و رفتاری. معیارهای تشخیصی را برای تحقیق کپی رایت، سازمان جهانی بهداشت، ژنو، 1993)

 

 

مداخله در بحران

مداخله در بحران و مدیریت پرونده کوتاه مدت درمان با هدف کمک به افراد مبتلا به اختلالات سازگاری حل و فصل شرایط خود را به سرعت توسط تکنیک های حمایتی، پیشنهاد، اطمینان، اصلاح محیط زیست، و حتی بستری شدن در بیمارستان، در صورت لزوم. فرکانس و طول بازدیدکننده داشته است برای حمایت از بحران با توجه به نیازهای بیمار متفاوت، جلسات روزانه ممکن است لازم باشد، گاهی اوقات دو یا سه بار در روز. انعطاف پذیری در این روش ضروری است.

دارو درمانی

هیچ مطالعات ارزیابی اثر بخشی مداخلات دارویی در افراد مبتلا به اختلال تنظیم است، اما ممکن است آن را معقول و منطقی به استفاده از دارو برای درمان علایم خاص برای مدت زمان کوتاهی. استفاده صحیح از داروها می تواند به بیماران مبتلا به اختلالات سازگاری، کمک کند، اما آنها باید برای مدت کوتاهی تجویز می شود. بسته به نوع اختلال تنظیم، بیمار ممکن است به یک عامل antianxiety و یا یک داروی ضد افسردگی پاسخ می دهند. بیماران مبتلا به اضطراب شدید مرز وحشت می تواند از anxiolytics مانند دیازپام (والیوم) بهره مند شوند، و کسانی که در خارج و یا مهار کشورهای ممکن است با یک دوره کوتاه از دارو psychostimulant کمک کرده است. داروهای آنتی سایکوتیک ممکن است مورد استفاده قرار گیرد اگر علائم جبران و یا جنون قریب الوقوع وجود دارد. انتخابی سروتونین مهارکننده های بازجذب شده اند، مفید در درمان علائم غم و اندوه پس از سانحه در بر داشت. به تازگی، افزایش در استفاده از داروهای ضد افسردگی برای تقویت روان درمانی در بیماران مبتلا به اختلالات تنظیم شده است وجود دارد. فارماکولوژی و مداخله در این جمعیت است که اغلب استفاده می شود، با این حال، به تقویت استراتژی های روانی را به جای خدمت به عنوان روش اولیه است.

P.790

 

ICD-10

10 تجدید نظر از طبقه بندی بین المللی آماری بیماری ها و مشکلات مرتبط با سلامت (ICD-10)، همچنین حاوی یک دسته از اختلالات سازگاری. تشخیص شبیه به نهاد DSM-IV-TR در ترسیم توسعه علایم روانی پس از یک عامل استرسزا است. در ICD-10، با این حال، نشانه ها باید ظرف مدت 1 ماه از عامل استرسزا ظاهر می شود، به جای دوره 3 ماه زمانی DSM-IV-TR (جدول 26-2). ICD-10 سهم معیارهای DSM-IV-TR مورد نیاز است که علائم نباید باقی بماند بیش از 6 ماه پس از حذف عامل استرسزا ادامه مییابند. ICD-10 و DSM-IV-TR در نظر گرفتن خود را از مزمن شدن متفاوت است. در حالی که در DSM-IV-TR نیاز به مشخصات حاد یا مزمن برای تمام زیرگروه اختلال تنظیم ICD-10 فقط به مزمن اشاره دارد در صورتی که تجربه اولیه یک حالت افسرده. در این مورد، تشخیص واکنش افسردگی طولانی مدت استفاده می شود، برای توصیف علائم به مدت زمانی که 2 سال است.

Comments are closed.